گوش دادن فعال یکی از مهمترین مهارتهایی است که میتواند کیفیت روابط شخصی و حرفهای شما را بهطور چشمگیری بهبود بخشد. این مهارت فراتر از صرفاً شنیدن کلمات است و به معنای تمرکز کامل، درک دقیق و پاسخگویی مؤثر به طرف مقابل است. با یادگیری و تمرین گوش دادن فعال، میتوانید سوءتفاهمها را کاهش دهید، اعتماد بیشتری ایجاد کنید و ارتباطاتی سازندهتر و عمیقتر بسازید. در این مقاله با موانع رایج در مسیر گوش دادن فعال آشنا میشوید و راهکارهایی کاربردی برای تقویت این مهارت کلیدی خواهید آموخت.
گوش دادن فعال چیست؟
گوش دادن فعال به معنای اطمینان از شنیده و درک شدن طرف مقابل است. عادات شنیداری خوب برای ارتباطات موثر و روابط سالم ضروری هستند. آنها به شما کمک میکنند سوءتفاهمها را در محل کار برطرف کنید، اعتماد را با شرکای عاطفی خود بسازید و اطمینان حاصل کنید که خانواده و دوستانتان احساس تایید و حمایت میکنند.
نکات معمول گوش دادن فعال شامل تکان دادن سر، حفظ تماس چشمی و قطع نکردن صحبت طرف مقابل است. اگرچه اینها برخی مراحل خوب و اساسی هستند، اما به تنهایی میتوانند غیرصمیمی یا مکانیکی به نظر برسند. گوش دادن موثر به چیزهای بیشتری نیاز دارد. در انتها، شما میتوانید همه این کارها را انجام دهید و همچنان توجه نکنید. ممکن است فقط منتظر فرصتی برای صحبت کردن باشید یا بدون مشارکت واقعی، تظاهر به گوش دادن کنید.
گوش دادن فعال واقعی، شامل کنجکاوی کارآگاهانه است. شما نسبت به طرف مقابل و تجربیاتش کنجکاو هستید. همچنین مایلید موقتا نیازها و منافع خود را معلق کنید. وقتی این اتفاق میافتد، لازم نیست نگران نشان دادن علاقه باشید. شما ناخواسته علاقه نشان میدهید. وقتی گفتگو به پایان میرسد، شما با اطلاعات تازهای درباره طرف مقابل، شرایط و احساساتش از آنجا خارج میشوید و طرف مقابل احساس شنیده شدن و حمایت میکند. آنها حتی ممکن است راهحلی برای مشکل خود پیدا کنند. لزوما نه به این دلیل که شما پاسخ را ارائه دادهاید، بلکه به این دلیل که به آنها فرصتی دادهاید تا افکار خود را مرتب کنند، توضیح دهند و احتمالات را بررسی کنند.
زمانی را برای بررسی مزایای گوش دادن و گوش دادن فعال اختصاص دهید و راههای بهبود مهارتهای ارتباطی خود را یاد بگیرید. نتیجه آن، ارتباطات عمیقتر، سلامت عاطفی و چیزهای بسیار بیشتر خواهد بود.
مزایای گوش دادن فعال
بهبود مهارتهای گوش دادن فعال میتواند مزایای گستردهای داشته باشد. در محل کار، توانایی شما در دریافت بازخورد و ایجاد احساس شنیده شدن در دیگران میتواند شما را به سمت موقعیتهای رهبری سوق دهد. در مدرسه، بهتر میتوانید درسها را به خاطر بسپارید و با دیگران همکاری کنید. در روابط شخصی خود، ارتباط خود را با دوستان، اعضای خانواده و افراد مهم زندگی خود عمیقتر میکنید.
برخی از مزایای بهبود ارتباطات عبارتند از:
- ارتباطات قویتر: وقتی شنوندهای دقیق هستید، احساسات طرف مقابل را تایید میکنید و باعث میشوید احساس دیده شدن کند. آنها در بیان مشکلات و موفقیتهای شخصی خود با شما احساس امنیت میکنند. احساس اعتماد و صمیمیت رشد میکند.
- کاهش احساس تنهایی: با بهبود روابط شما، احتمالا احساس تعلق بیشتری خواهید داشت. در محل کار، شما بخشی از یک تیم میشوید و در زندگی شخصی خود، با عزیزانتان در سطح عمیقتری ارتباط برقرار میکنید.
- افزایش اعتماد به نفس: مهارتهای ارتباطی بهتر میتواند به تعاملات بهتر با دیگران منجر شود و تعاملات بهتر به افزایش اعتماد به نفس میانجامد.
- افزایش خودآگاهی: گوش دادن فعال شما را تشویق میکند تا خودآگاهی بیشتری ایجاد کنید، زیرا تمرین میکنید که فرضیات خودکار خود را به چالش بکشید و موانع درونی که حواس شما را پرت میکنند شناسایی کنید. هرچه در گوش دادن بهتر میشوید، ممکن است پذیرش بیشتری نسبت به بازخورد دیگران داشته باشید و درک بهتری از نحوه نگرش دیگران نسبت به خود پیدا کنید.
- سوءتفاهمها و تفسیرهای نادرست کمتر: گوش دادن بهتر میتواند به اشتباهات کمتر در محل کار و کارایی بیشتر کار تیمی منجر شود. در زندگی شخصی شما، ممکن است به شما کمک کند تا از بحثهای غیرضروری اجتناب کنید.
- حل تعارض: زمانی که برای درک کامل دیدگاه، اولویتها و نیازهای طرف مقابل وقت میگذارید، یافتن سازش آسانتر خواهد بود.
- یادگیری بهتر: چه در محل کار و چه در محیط آکادمیک، اگر به گوینده توجه کامل داشته باشید، به خاطر سپردن اطلاعات برای شما آسانتر خواهد بود.
موانع گوش دادن فعال
آیا تا به حال صحبت مهمی با همسرتان داشتهاید و بعد متوجه شدهاید که کاملا سخنان او را اشتباه فهمیدهاید؟ یا شاید بارها از مدیرتان خواستهاید دوباره دستورات را تکرار کند، چون ذهنتان گریخته بود؟ گوش دادن به ظاهر ساده است، اما عوامل مختلفی میتوانند مانع درک صحیح شوند.
با شناخت موانع رایج گوش دادن موثر، میتوانید بهترین موقعیت را برای غلبه بر آنها پیدا کنید. این موانع را میتوان به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی تقسیم کرد.
موانع داخلی گوش دادن فعال
- گفتگوی درونی
- استرس
- کمبود علاقه
- پیشفرضها
گفتگوی درونی
اغلب اوقات، شما بهقدری مشغول گوش دادن به خودتان هستید که نمیتوانید به طرف مقابل گوش دهید. به عنوان مثال، ممکن است در حال فکر کردن به جملهای باشید که قرار است بعد از سخن گفتن طرف مقابل بگویید، یا ذهن شما حتی روی موضوع صحبت نیست و در حال برنامهریزی برای موارد دیگر هستید.
استرس
منابع استرس از جمله نگرانیهای بهداشتی شخصی تا مشکلات مالی، میتوانند مانع تمرکز و توجه کافی شوند. حتی استرسهای به ظاهر کوچک مثل باران در راه یا یک صورتحساب معوق، میتوانند تمرکز شما را کاهش دهند.
کمبود علاقه
گاهی موضوع صحبت خود مانع گوش دادن است. تصور کنید دوستتان دوباره داستانی را که قبلا شنیدهاید را تکرار میکند یا همکارتان یک کار را بیش از حد توضیح میدهد. در چنین مواقعی، توجه شما فراموش میشود چون به موضوع علاقهای ندارید.
پیشفرضها
در روابط بلندمدت، چه عاطفی و چه دوستانه، ممکن است فراموش کنید که نسبت به فرد عزیزتان کنجکاو باشید. شاید فرض کنید که همه چیز را درباره او میدانید یا میتوانید فکر او را بخوانید. این امر توانایی شما برای گوش دادن واقعی را تحت تأثیر قرار میدهد.
موانع خارجی گوش دادن فعال
این موانع شامل هر چیزی در محیط شما هستند که جریان صحبت را قطع میکنند. شاید تلفن همراه شما زنگ میزند، یا فرزندانتان وقتی با همسرتان حرف میزنید، با صدای بلندی آواز میخوانند. شاید صدای آژیر آمبولانس، صدای دوستتان را میپوشاند یا توجه شما به فید شبکههای اجتماعی جلب شده باشد. برخی از موانع خارجی نیز ظریفتر هستند. اگر دمای اتاق خیلی بالا باشد یا نحوه چیدمان صندلیها ناراحتکننده باشد، همه این عوامل میتوانند شما را منحرف کنند.
شناسایی اینکه کدام یک از این موانع قابل حل هستند و کدامها خارج از کنترل شما قرار دارند، امری مهم است.
نکاتی برای گوش دادن فعال و بهبود ارتباط
بعضی افراد به طور طبیعی بهترین گوشکنندگان هستند. فقط فردی را در زندگی شخصی یا محل کار خود مجسم کنید که صحبت با او راحت است. احتمالا نظرسنجی نمیکند یا مثل کسی نیست که همه چیز را بلد باشد، اما همیشه پس از صحبت با او احساس بهتری دارید، احساس راحتی، حتی اگر مشورتی نداده باشد.
حقیقت این است که گوشکنندگان خوب مهارتهای خود را تقویت کردهاند. آنها یاد گرفتهاند چگونه از خودگذشتگی کنند و تمام توجهشان را به آنچه دیگران سعی دارند منتقل کنند، معطوف کنند. با تمرین، شما هم میتوانید همین مهارتها را بسازید.
نکته ۱: کاهش حواسپرتیهای خارجی
هر چقدر هم که به حرف طرف مقابل علاقه داشته باشید، عوامل خارجی میتوانند مانع از برقراری ارتباط موثر شوند. در ادامه چند راهکار برای مقابله با این موانع آورده شده است:
- حذف عوامل مشخص حواسپرتی محیطی: مثلا تلویزیون را خاموش کنید و تلفن همراهها را کنار بگذارید. حتی گذاشتن تلفن همراه روی میز در حین صحبت میتواند مانع شود.
- جلوگیری از قطع کردن صحبت: البته شما میخواهید مهربان و احترامگذار باشید و اجازه دهید دیگری حرفش را تمام کند. اما گاهی افراد دیگری که در گفتگو شرکت ندارند، ممکن است مداخله کنند. اگر در یک مهمانی هستید، ممکن است بهتر باشد فضایی خصوصی برای صحبت پیدا کنید. یا شاید بهتر است فرزندانتان را به اتاقشان بفرستید تا بتوانید تمام توجهتان را به همسرتان اختصاص دهید.
- تعویق دادن گفتگو: نمیتوانید تمام موانع خارجی را کنترل کنید. گاهی بهتر است بگویید: «چیزهای دیگری تمرکز من را بهم میزنند. امکان دارد که در زمانی که در شرایط بهتری هستیم، درباره این موضوع صحبت کنیم؟» بدانید که این درخواستی خودخواهانه نیست. این به شما اجازه میدهد در لحظه روی کارهایتان تمرکز کنید و بعد گوشکننده بهتری باشید.
نکته ۲: تمرین ذهنآگاهی (Mindfulness) برای بهبود تمرکز
ذهنآگاهی به معنی حضور در حال حاضر و داشتن نگرشی بدون قضاوت نسبت به آنچه تجربه میکنید است. وقتی در گفتگو ذهنآگاه باشید، تمام حواس خارجی و درونی را کنار میگذارید و توجهتان را کاملا به طرف مقابل معطوف میکنید. در ادامه چند راه برای تقویت ذهنآگاهی آورده شده است:
- تمرکز روی یک صدای واحد: پنج تا ده ثانیه صدای موسیقی بیکلام، صدای یک پرنده، یا یک آهنگ رادیویی را بشنوید. اجازه دهید تمام توجهتان به آن صدا معطوف شود. این کار را به طور منظم تمرین کنید. در گفتگوها هم همین کار را با صدای سخن گفتن طرف مقابل انجام دهید.
- تمرین شناسایی حسها: تکنیکهایی مانند اسکن بدنی و آرامسازی تدریجی عضلانی به شما کمک میکنند تا از وضعیت بدن خود آگاه شوید. این میتواند در شناسایی حواسپرتیهای حسی یا متوجه شدن وقتی که استرس زیادی دارید کمک کند. شاید قبل از اینکه بتوانید به یک گفتگو کاملا تمرکز کنید، باید یک درد مزمن را درمان کنید.
- بازگشت توجه به لحظه فعلی: این مرحله در تمرینات مراقبت فکری رایج است. تمرکز شما حتما بهم میریزد. بخش مهم این است که متوجه شوید وقتی ذهنتان بهم ریخته باید خودتان را دوباره متمرکز کنید. در گفتگوها، شما با ملایمت توجه خود را دوباره به فردی که صحبت میکند، برمیگردانید.
- از سکوت در مکالمه نترسید: اگر سکوتهای کوتاه در گفتوگو شما را عصبی میکند، احتمالا زمان زیادی را در ذهن خود صرف فکر کردن به حرف بعدیتان میکنید. وقتی این کار را میکنید، در واقع روی آنچه در حال گفتوگو است تمرکز ندارید. عادت کنید که هوشیار بمانید و سپس مکث کنید تا حرف طرف مقابل را هضم کنید. اگر طرف مقابل موضوعی عمیقا احساسی را مطرح کرده باشد. سکوت میتواند اندیشمندانه باشد. چند ثانیه سکوت به شما امکان میدهد تا به نیازهای او احترام بگذارید و به جای یک واکنش سریع و غیرارادی، پاسخی سنجیده انتخاب کنید.
نکته ۳: استرس را مدیریت کنید تا هوشیار بمانید
استرس میتواند افکار شما را آشفته یا صدای گفتوگوی درونیتان را بلندتر کند. شنیدن حرف دیگران در میان این سر و صدای درونی همچون: چگونه این وام را پرداخت کنم؟ آیا بچهها حالشان خوب است؟، آیا در این امتحان رد میشوم؟ دشوار است. یاد بگیرید ذهن خود را آرام کنید تا شنونده بهتری باشید.
- تمرینهای آرامشبخش را انجام دهید: میتوانید زمانی را روزانه به تکنیکهای آرامشبخش مانند مدیتیشن یا تمرینات تنفسی اختصاص دهید. این کار هم به آرامش شما کمک میکند و هم ذهنآگاهی را افزایش میدهد. برخی ورزشها مانند یوگا نیز مفیدند، چون به شما آموزش میدهند روی حرکات و تنفس تمرکز کنید.
- استرسهای خود را روی کاغذ بیاورید: ممکن است بخواهید روی یک جلسه کاری تمرکز کنید، اما مدام به دیدار آینده با معلم فرزندتان فکر میکنید. یا در کلاس نمیتوانید تمرکز کنید چون استرس بحثی که با همسرتان داشتید آزارتان میدهد. نوشتن دلایل استرس به شما کمک میکند تا ذهنتان را پاک کنید یا حداقل از شر افکار تکراری خلاص شوید.
- پذیرش موارد غیرقابل کنترل: ما اغلب روی چیزهایی تمرکز میکنیم که نمیتوانیم تغییرشان دهیم. ترس از عدم قطعیت شما را از لحظه حال دور میکند و در چرخه افکار «چه میشد اگر…» گرفتار میکند. وقتی در نگرانیها غرق میشوید، از خود بپرسید: «آیا کاری هست که بتوانم برای حل این مشکل انجام دهم؟» بسته به پاسخ، یا میتوانید بعدا به دنبال راهحل بگردید یا عدم قطعیت را بپذیرید.
نکته ۴: مهارتهای گوش دادن انعکاسی را تمرین کنید
گوش دادن انعکاسی راهکاری برای درک بهتر و تشویق گوینده به ادامه صحبت است. اگر واقعا به حرفهای طرف مقابل گوش میدهید و به آن علاقه دارید، بسیاری از این موارد به طور طبیعی اتفاق میافتد. اما اگر از این تکنیکها برای تظاهر به توجه استفاده کنید، مصنوعی به نظر خواهید رسید.
- شنوندهبودن خود را نشان دهید: زبان بدن در اینجا نقش دارد. تماس چشمی مناسب و کمی به جلو خم شدن نشان میدهد که مشتاق شنیدن هستید. همچنین میتوانید با پاسخهای کوتاهی مانند واقعا؟ یا بیشتر برام بگو، گوینده را تشویق کنید.
- روشنسازی با بازگویی: اگر مطمئن نیستید که حرف طرف مقابل را فهمیدهاید، برداشت خود را اینگونه بیان کنید: به نظر میرسد احساس میکنی دوستت قدرتو نمیدونه؟
- خلاصهسازی: حتی اگر مطمئن هستید که حرفها را فهمیدهاید، خلاصهای از آنچه شنیدهاید بیان کنید تا از درک مشترک اطمینان یابید. این کار بهویژه هنگام دریافت بازخورد یا دستورالعمل از دیگران (مثل رئیس یا همکار) مفید است.
- به فرصت برای اصلاح دادن فکر کنید: اگر گوینده فکر کند برداشت یا تفکر شما از صحبتهای او درست نیست، به او وقت دهید تا دوباره توضیح دهد. وقتی به یک صفحه مشترک رسیدید، میتوانید (در صورت لزوم) پاسخی معقول و منطقی ارائه دهید.
- از تکرار حرفبهحرف خودداری کنید: وقتی این روشها بیش از حد و بدون فکر به کار گرفته شوند یا با بیدقتی استفاده شوند، ممکن است عدم صداقت را القا کنند. برای مثال، اگر فقط در حال تکرار کردن چیزی هستید که گوینده میگوید، احتمالا او عصبانی میشود یا احساس میکند که در واقع به او توجه نمیکنید. دقیقا برعکس چیزی که قصد داشتید.
نکته ۵: حمایت کنید، جابجا نشوید
وقتی کسی تجربه یا ایدهای را با شما به اشتراک میگذارد، شاید غریزهوار تمایل داشته باشید تا پاسخی مشابه آن ارائه دهید. این یک تلاش برای ارتباط برقرار کردن و یافتن یک زمینه مشترک است. اما در این کار، ممکن است بیخیالانه مرکز توجه را از خود سخنور گرفته و فرصتی را که میتوانستید کنجکاوی خود را نشان دهید، از دست دهید. برای چند لحظه پاسخ خود را کنار بگذارید و سعی کنید موارد زیر را انجام دهید:
- از سوالات دنبالهدار استفاده کنید: سوالاتی باز پرسشی مطرح کنید. مثل: بیشترین چیزی که از این سفر لذت بردی چی بود؟ یا شما و همسرتان چطور موقع سفر با هم کار میکنید؟
- سعی کنید احساسات فرد را کاوش کنید، نه فقط اطلاعات حقیقی را بپرسید: فرد را دعوت کنید که بیشتر صحبت کند، احساساتش را بررسی کند و ایدههایش را توسعه دهد. جملاتی مثل «پس تو میگویی…» یا «پس این طور احساس میکنی…» میتوانند در اینجا مفید باشند.
- متوجه ضربههای متداول جابجایی شوید: ممکن است شما بدون اینکه بدانید موضوع گفتگو را تغییر دهید چون میخواهید نشان دهید که میدانید طرف مقابل چه احساسی دارد یا مسئلهاش چندان مهم نیست یا شاید سعی میکنید مسئلهای را برایش حل کنید یا بدون درخواست، نصیحتش کنید.
- بدانید که گوش دادن گاهی کافی است: ممکن است فرد دیگری نخواهد که شما مشکلش را رفع کنید. قبل از اینکه نصیحت بدهید، از شخص بپرسید که آیا دوست دارد نصیحتی دریافت کند.
نکته ۶: تمرین خواندن زبان بدن
زبان بدن میتواند بیش از نصف محتوای هیجانی پیام فرد را تشکیل دهد. بنابراین، یکی از اجزای مهم گوش دادن، توجه به نشانههای غیرکلامی است.
- قوانین اولیه زبان بدن را بشناسید. به چشمان فرد، عبارت صورتش و وضعیت بدنیاش توجه کنید. آیا ظاهرش سفت و بیاحساس است؟ یا شاید شانههایش شل هستند و چشمانش از کنجکاوی روشن شدهاند؟
- به یاد داشته باشید که همه به یک شکل خود را برجسته نمیکنند. تفاوتهای منطقهای در نحوه استفاده از حرکات غیرکلامی موثر است. عواملی مانند سن، جنسیت و فرهنگ هم میتوانند روی نشانههای زبان بدن فرد تاثیر بگذارند.
- همه نشانههای غیرکلامی را با هم در نظر بگیرید. نباید فقط یک حرکت را بیش از حد تحلیل کنید. فقط به این دلیل که فردی دستانش را روی سینهاش تقاطع کرده، لزوما ناراحت نیست. تماس چشمی چطور است؟ آیا لبخند میزند؟ به نظر میرسد در حالت عادی است؟
- به لحن گفتارش گوش دهید. فرد بیشتر نگرش و احساساتش را از طریق لحن صدایش منتقل میکند، اغلب حتی خودش هم متوجه نیست. شاید لحن صدایش نشان دهد که با وجود تمایل به رفتن به یک مهمانی، در واقع از آن متنفر است. یا شاید بگوید که خوب است، اما شما خستگی یا ناراحتیای را در صدایش تشخیص دهید.
- درخواست شفاف سازی کنید. اگر کلمات فرد با لحن یا نشانههای غیرکلامیاش همخوانی نداشت، سوالاتی دنبالهدار بپرسید.
نکته ۷: همدلی و هوش هیجانی را بهبود دهید
همدلی توانایی شماست که چیزها را از دید دیگری ببینید و به احساساتش متصل شوید. هوش هیجانی (EQ) توانایی شماست که احساسات خود را متوجه شوید، درک کنید و مدیریت کنید. هم همدلی و هم EQ را میتوان با کمی وقت و تلاش تقویت کرد، و هر کدام میتوانند مهارتهای ارتباطی شما را به شیوههای مختلفی بهبود دهند.
اینطور میتواند همدلی در گوش دادن فعال نقش داشته باشد:
- میتواند به شما کمک کند احساسات سخنور را کشف کنید. وقتی بتوانید به احساسات پنهان در کلمات فرد متصل شوید، میتوانید بهتر و با دقت بیشتری پاسخ دهید و حمایت بیشتری ارائه دهید.
- همدلی از پرسشها، گفتارها و حرکات بیاحساسی جلوگیری میکند.
- میتواند به شما کمک کند متوجه شوید که وقتی موضوعی برای فرد خستهکننده یا استرسزا میشود یا وقتی به نظر میرسد از حواسش خارج شده است. سپس میتوانید گفتگو را به سمت موضوعی هدایت کنید که هر دو علاقهمند هستید.
چگونه تقویت EQ به گوش دادن فعال کمک میکند؟
- میتواند به شما کمک کند احساسات شدید خود را متوجه شوید و با آنها کنار بیایید. شاید چیزی گفته شود که واکنش هیجانی شما را فعال کند و تمرکز شما را از بین ببرد. EQ به شما اجازه میدهد احساسات خود را تنظیم کنید تا بتوانید در گفتگو باقی بمانید یا در صورت لزوم فضایی برای نفسگیری بخواهید.
- به شما امکان میدهد از راحتی خود آگاه شوید. ممکن است تصمیم بگیرید با احترام از گفتگویی که خیلی شدید شده است خارج شوید یا اگر خسته شدید و ذهنتان گم شد، موضوع را تغییر دهید.
- EQ به شما کمک میکند تا حواسپرتیهای درونی را قبل از شروع گفتگو شناسایی کنید. شاید استرسهای دیگری وجود داشته باشد که از قبل فضا را در ذهن شما گرفتهاند. میتوانید تصمیم بگیرید قبل از گفتگو با آنها کاری کنید، یا به طرف مقابل بگویید که در حال حاضر مشکلی در تمرکز دارید.
چه زمانی باید از متخصص کمک گرفت؟
شاید با وجود تمام تلاشهای شما، هنوز هم گوش دادن برایتان دشوار باشد. مدام افراد را دعوت میکنید تا چیزها را تکرار کنند یا به نظر میرسد که وقتی گفتگو تمام میشود، نمیتوانید چیزی را به یاد بیاورید. اگر گوش دادن به خصوص گوش دادن فعال برایتان سخت است، ممکن است یک مشکل زمینهای وجود داشته باشد.
- برخی شرایط روانی مانند اختلال کمتوجهی / بیشفعالی (ADHD) میتواند توانایی شما برای تمرکز را تحت تأثیر قرار دهد.
- مشکلاتی مانند سرگیجه (تینیتوس) و کاهش شنوایی میتواند توانایی شما برای شنیدن صداها را تحت تاثیر قرار دهد.
- شرایطی که شامل درد مزمن هستند، مثل میگرن و آرتریت، میتوانند تمرکز و توجه شما را کاهش دهند.
- اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب اجتماعی میتواند این کار را سخت کند که فرد گفتگوی درونیاش را آرام کند و به دیگران گوش دهد.
اگر فکر میکنید یک مشکل زمینهای مانع گوش دادن فعال میشود، یک متخصص میتواند به شما کمک کند تا با آن کنار بیایید. اگر مهارتهای ضعیف ارتباطی در حال تاثیر گذاشتن روی روابط شما هستند، شاید بخواهید مشاوره در نظر بگیرید، چه به صورت حضوری و چه آنلاین.
همین امروز گوش دادن فعال را تمرین کنید و ارتباط خود را بهبود دهید
جامعه بر صحبت کردن تاکید زیادی دارد. مثل بیان نظرات، به اشتراک گذاشتن دانش و درک شدن. اما گوش دادن میتواند در فرآیند ارتباط، مهمتر باشد. اگر شنوندهی مؤثری باشید، دوستان از گذراندن وقت با شما هیجانزده میشوند، همکاران مشتاق همکاری هستند و شاید حتی غریبهها هم در کنار شما احساس امنیت کنند و نظرات خود را بیان کنند. به عبارت دیگر، گوش دادن فعال میتواند ارتباط شما را با اطرافیانتان تقویت کند. وقتی به حرفهای دیگران گوش میدهید، آنها نیز ممکن است همین کار را برای شما انجام دهند.
helpguide.org